بیماری تورم جوانه (bud Big) یا غنچه درشت گوجه فرنگی یکی از بیماری های مهم و اقتصادی گوجه فرنگی درنقاط مختلف جهان است.
این بیماری به علت داشتن علائم مشخصی از جمله تورم جوانه، گل سبزی گلبرگها (Virescence) و جوانه های گل که هرگز تبدیل به گل های معمولی نخواهند شد به نام بیماری تورم جوانه گوجه فرنگی نامیده شده است.
عامل بیماری فیتوپالسما است و به وسیله زنجرک به طریقه پایا و تکثیری منتقل می شود. تاکنون روش مبارزه مناسب و کارآمدی برای کنترل این بیماری توصیه نشده است ولی برخی روش ها، مانند ریشه کنی و از بین بردن بوته های آلوده بلافاصله پس از مشاهده نشانه های بیماری و مبارزه با ناقلین بیماری و همچنین از بین بردن علف های هرز مزارع در مدیریت بیماری موثرند.
بیماری تورم جوانه برای اولین بار در سال 1933 از استرالیا گزارش گردید. از آن تاریخ به بعد، این بیماری به تدریج از بسیاری از مناطق کشت گوجه فرنگی جهان، از جمله آذربایجان، تاجیکستان، قرقیزستان، ارمنستان، هندوستان، اردن، چین، لبنان، ترکیه، ایتالیا، روسیه، استرالیا، اسرائیل، ایالات متحده آمریکا، برزیل، شیلی، مکزیک، آفریقای جنوبی، مصر، ترکیه، عراق و کویت مشاهده و گزارش شد.
بیماری تورم جوانه گوجه فرنگی در ایران برای اولین بار توسط اسکندری در سال 1349 از مزارع اطراف ورامین گزارش و تاکنون از اکثر مزارع گوجه فرنگی استان های کشور از جمله خراسان رضوی و شمالی، آذربایجان شرقی، کردستان، کرمانشاه، فارس، یزد، لرستان، اصفهان و اردبیل، البرز، بوشهر گزارش شده است.
بروز عوارض محیطی نظیر خشکی در سال های اخیر که تشدید فعالیت ناقلین بیماری های فیتوپالسمایی را به همراه دارد، می تواند سبب افزایش اهمیت بیماری تورم جوانه گوجه فرنگی شود. بنابراین تشخیص درست و بموقع عامل بیمارگر با توجه به خسارات قابل تأمل به عنوان یک پیش نیاز ضروری در مدیریت این بیماری مطرح است و در کارآمدی راهبرد ممانعت از گسترش بیماری موثر است.
علائم بيماري تورم جوانه گوجه فرنگي فیتوپالسماها در گیاهان عالئمی را باعث می شوند که در رشد گیاه اختلال ایجاد می کند. این علائم در نتیجه ی اختلال شدیدی است که در تعادل طبیعی هورمون های گیاهی و تنظیم کننده های رشد رخ داده است. علائم بیماری تورم جوانه گوجه فرنگی در گیاهان آلوده عبارتند از:
سبز شدن گل ها (افزایش درصد گل های سبز در نتیجه کاهش رنگدانه های طبیعی گلها) و برگی شدن (تغییر شکل گلها به سمت ساختارهای برگ مانند) (شکل های 1 و 5)
ضخیم شدن ساقه و راست ایستادن شاخه ها (شکل 2)
بزرگ شدن کاسبرگ ها و به هم چسبیدن انتهای آن ها و تبدیل کاسه گل به یک جسم کیسه مانند (شکلهای 3 و 6)
تورم و رنگ سبز جوانه ها (شکل 4)
رشد جوانه های داخل گل وعقیمی (شکل 5)
عدم تشکیل میوه، سفتی و بد شکلی میوه هایی که قبل از وقوع آلودگی تشکیل شده اند، کوچک ماندن برگ ها، قاشقی، ضخیم شدگی و رنگ پریدگی برگها، ارغوانی شدن رگبرگ ها در قسمت انتهایی بوته (شکل 6)
کوتولگی بوته، ازدیاد و تجمع شاخه های جانبی (شکل 7)
رشد انبوه و فشردگی قسمت های انتهایی بوته نتیجه ی کاهش فاصله ی بین برگ ها و رشد جوانه های جانبی آن است.
شکل 1. علائم تغییرات گل و سبز شدن گلبرگ ها در بوته های آلوده
شکل 2. علائم ضخیم شدن ساقه و راست ایستادن شاخه ها
شکل 3. تبدیل کاسه گل به یک جسم کیسه مانند
شکل 4. جوانه های متورم سبز رنگ و کوچک شدن برگ ها
شکل5. علائم رشد جوانه های داخل گل و سبز شدن گلبرگ ها
شکل6. کوچکی، قاشقی شدن و ارغوانی شدن رگبرگ ها در قسمت های انتهایی بوته
شکل 7. کوتولگی و انبوهی بوته آلوده
علائم به وجود آمده در گیاهان بیمار بر اساس نوع فیتوپالسما، شرایط محیطی و مرحله آلودگی فرق می کند. آلودگی های فیتوپالسمایی می توانند باعث نکروز وسیع آوند آبکش شوند، اغلب باعث ایجاد بافت های آوندی اضافی شده و سپس منجر به تورم رگبرگ خواهد شد.
گیاه میزبان هر چه جوانتر باشد علائم را زودتر نشان می دهد. خسارت اقتصادی ایجاد شده توسط آلودگی های فیتوپالسمایی از کاهش جزئی در کمیت و کیفیت تا تقریباً از بین رفتن کامل محصول می باشد.
عامل بيماري
این عارضه ابتدا به عنوان یک بیماری ویروسی شناسایی و معرفی گردید ولی بعد از شناسایی بیمارگر در گروه فیتوپالسماهای بیماری زای گیاهی قرار گرفت. عامل بیماری فیتوپالسما است. فیتوپالسماها گروهی از پروکاریوتهای بدون دیواره سلولی غیر قابل کشت و محدود به آوند آبکشی هستند و در طبیعت توسط حشرات ناقل منتقل می شوند.
بیماری های فیتوپالسمایی اغلب موجب عقیمی ومرگ گیاه میزبان شده و خسارت آنها تا 900 درصد نیز گزارش شده است.
بیماری های فیتوپالسمایی عامل عمده محدودیت کشت بسیاری از گیاهان سبزی، صیفی، زراعی، زینتی و درختان مثمر و غیر مثمر می باشند وهرساله خسارت فراوانی به محصولات کشاورزی وارد می کنند.
ناقل بيماري
فیتوپالسماها محدود به آوند آبکشی میزبان های گیاهی بوده و به همین دلیل تنها حشرات تغذیه کننده از آوند آبکشی، پتانسیل انتقال آن ها را دارند.
ناقل های شناخته شده فیتوپالسماها شامل زنجرک های برگی، زنجرک ها بوته ای و پسیل ها می باشند. اغلب فیتوپالسماها به وسیلۀ زنجرک های برگی منتقل می شوند.
در بررسی های انجام شده، ناقلین متعددی که همگی زنجرک هستند به عنوان ناقل بیماری تورم جوانه گوجه فرنگی گزارش شده اند.
در ایران زنجرک haematoceps Circulifer یکی از ناقلین بیماری معرفی شده است.
یماری تورم جوانه در طبیعت توسط زنجرک ها به صورت پایا و تکثیری منتقل می شوند. انتقال طبیعی در اثر پیوند ریشه گیاهان مجاور نیز امکان پذیر است.
همچنین از طریق سس از گیاه آلوده به گیاه سالم انتقال می یابد. در شرایط آزمایشگاهی با پیوند زدن پیوندک آلوده به گیاه سالم نیز می توان بیماری را انتقال داد.
ميزبان های بيماری
میزبان های این بیمارگر علاوه بر گیاهان تیره بادمجانیان، علف های هرز از Rumex و Datura ،Sonchus ،Solanum ،Chenopodium و نیز برخی گیاهان زینتی از جمله گل همیشه بهار می باشند.
مديريت بيماري
تاکنون روش مبارزه مناسب و کارآمدی برای کنترل این بیماری توصیه نشده است ولی برخی روش های کنترل تا حدی می تواند از شیوع بیشتر بیماری در مزارع جلوگیری نموده و باعث کاهش خسارت گردد.
عملی ترین و اقتصادی ترین روش ها برای کم کردن منابع آلودگی و کاستن از خسارت بیماری شامل موارد زیر می باشد:
1) بازرسی مداوم و مرتب مزارع مناطق مشکوک توسط کارشناسان مراکز خدمات کشاورزی، جهت شناسایی و ردیابی کانون های آلودگی در هر منطقه.
2) ردیابی علائم اولیه آلودگی، حذف و سوزاندن تک بوته های آلوده و یا مشکوک به آلودگی به منظور جلوگیری از گسترش بیماری (هرگز نباید به قطع کردن یک شاخه آلوده قانع شد زیرا با قطع کردن یک شاخه، حشره های ناقل تحریک می شوند و از شیره آلوده آن بیشتر تغذیه میکنند.) ریشه کنی بوته های آلوده در کوتاه ترین زمان ممکن باید انجام شود. دقت زیاد و سرعت عمل دراین گام، موفقیت کشاورز را تضمین می نماید.
3) آشنا نمودن کشاورزان با عالئم بیماری و خطرات جدی این بیماری جهت جلوگیری از جابجایی و انتقال بوته آلوده به مناطق عاری از آلودگی.
4) انهدام علف های هرز داخل و مجاور مزارع گوجه فرنگی جهت کاهش میزبان ها و ناقلین احتمالی، حذف گیاه انگل سس از روی بوته های گوجه فرنگی.
5) رعایت بهداشت زراعی و حذف بقایای گیاهی آلوده ازکشت قبل.
6) عدم کشت گوجه فرنگی در کنار مزارع گیاهان میزبان مانند سیب زمینی و بادمجان.
7) تولید نشاء گوجه فرنگی در گلخانه های حفاظت شده با توری های غیرقابل نفوذ به حشره ناقل.
8) حذف گیاهان تیره سیب زمینی در محل تولید نشاء.
9) استفاده از کارتهای زرد چسبنده جهت کاهش جمعیت حشره ناقل.
10) استفاده از کودها و عناصر ریز مغذی مناسب جهت تقویت بوته های سالم و غیرآلوده و افزایش مقاومت آن ها در برابر بیماری از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.
11) آبیاری منظم و برنامه ریزی شده مزارع بویژه به روش های تحت فشار توصیه می گردد.
12) کنترل شیمیایی بر علیه زنجرک های ناقل، در مزارع گوجه فرنگی آلوده، که درصد آلودگی آن زیاد است، با بهره گیری از حشره کش های سیستمیک مناسب و توصیه شده توسط سازمان حفظ نباتات، تحت نظارت مروجین و کارشناسان انجام گیرد.
این کار حتماً و اکیداً بایستی پیش از ریشه کنی بوته های آلوده انجام شود. به این ترتیب حشراتی که فیتوپالسما را در بدن خود پرورش می دهند میمیرند و فرصتی برای انتقال و پخش کردن آن در مزارع و مناطق
اطراف نخواهند داشت. در ابتدای فصل که تا زمان تولید محصول فرصت زیادی هست می توان از حشره کش های با دوام مناسب استفاده کرد تا گیاهان را در مقابل گسترش آلودگی محافظت نماید.